نور در معماری

نور در معماری : شدت نور و بخصوص نور طبيعي یکی از عوامل بسیار مهم در معماری است بطوریکه اگر نور وجـود نداشته باشد نه محل جسم قابل تشخيص است و نه رنگ آن.

نور و بخـصوص نور طبيعي عاملي است بي ثبات یعنی بر حسب زمان روز و مــوقع سال و نيز وضع هوا، وضع نور نيز تغيير مي كند.

با تغيير نور، ادراك ما از محيط و به ناچار از يك ساختمان نيز تغيير مـي كند.

از نظر فيزيكي ايـجاد كميت بهينه براي نور از نظر مقدار، شدت، رنگ و گرما و غيره با نور مصنوعي كامــلاً امكــان پـذير است ولي تــقليــد از تغييـرات هميشگي نور طبيعي كه باعث تغيير ادراك ما مي گردد، با نور مـصنوعي بسيار مشكل است.

نور طبيعي براي ما خاصيت يك زمـان سنج طبيعي را دارد كه نور مصنوعي مطلقاً فاقد آن است.

فـرم خــارجي يــك ساختمان با روشنايي روز براي ما قابل تشخيص مي شود و درست همين مطلب هنگام طرح يك ساختمان ايجاد مشكل مي كند.

محل، اندازه، فـرم و جنس آن بايستي در مرحله طرح ريزي دقــيـقاً مشـخــص شوند.

محــل خورشيد كه منبع اصـلي نــور طبـيــعي است را مــي توانيم از قــبــل بــراي هر ساعتي از روز و هر روزي از سال حساب كنيم.

اما مقدار نور و عوامل مؤثر بر آن مانند ابر، باران يا مه و غيره و همچنين اثر اجتماعي-روانـي اين عوامل بــر روي بـيـنـنـده را نمي توانيم از قبل پيش بيني كنيم. همگي اين عوامل مجهولات ما در هنگام طراحي مي باشند.

ارتباط بينايي ميان درون و بيرون در هنگام تابش نور بر پايه دو عامل است:

نـــور يـــا به عبارت ديگر مقدار نور طبيعي اي كــه از بيرون به درون مــي تابـد و آزادي ديد چه از درون به بيرون و چه بر عكس. آزادي ديد خواسته يا ناخواسته به معني وجود نور است امـــا وجـــود نـور هميشه به معني آزادي ديد نيست.

به طور كلي سه امكان براي نور پردازي طبيعي در مبحث نور در معماری وجود دارد:

الف) از طريق روزنه ها فقط نور به درون راه دارد.

ب) علاوه بر ورود نور، راه ديد به بيرون نيز باز است .

ج) هم نور به داخل مي آيد و هم امكان ديد از هر طرف وجود دارد.

گاهي تلاش مي شود كه براي نور پردازي فضاهاي داخلي از نور طبيعي نيز استفاده شود.

نياز به نور در فضاهاي داخلي بر حسب نوع استفاده آنها متفاوتند. قطعاً استفاده از تاريك و روشن شديد (كنتراست) درغير از مواردي كه به دلايل خاصي براي آن لزومي باشد نامطلوب است چرا كه كنتراست شديد باعث خستگي مكانيسم ادراك بينايي مي شود.

تجربيات به اثبات رسانده اند كه هر چه فضا روشن تر باشد، محيط دلپذيرتري احساس مي كنيم اما با گذشتن مقدار شدت نور از حدي معين، نور مي تواند نامطلوب شود.

روزنه ها در معماری

اگر روزنه را به عنوان سوراخي در پوسته خارجي بنا به حساب آوريم مي بينيم كه اغلب اندازه، محل و فرم آنها تا حد زيادي تابع سازه بنا و پوسته آن هستند.

روزنه هاي عمودي، درها و پنجره ها مي توانند علاوه بر عملكرد به عنوان منبع نور، وسيله اي ارتباطي نيز بين داخل و خارج باشند اما پنجره هاي سقفي بيشتر جنبه نورگيري دارند و كمتر وسيله ارتباطي با بيرون هستند.

درست به همين علت است كه نور پردازي از طريق پنجره سقفي داراي اثري ويژه است.

تمامي توجه به چيزي جلب مي شود كه در اين نور قرار گرفته است و از طريق اين نور نوعي مركزيت پيدا كرده است. اين يكي از دلايل استفاده از نور سقف در كليساها و موزه ها است.

يعني درست مكانهايي كه در آنها نه تنها نيازي به ارتباط بينايي به داخل و خارج نيست كه اغلب اين ارتباط نامطلوب نيز مي باشد.

كمتر اتفاق مي افتد که نوع پنجره تنها تابع مقدار نور مورد نياز در فضاي دروني باشد. به طور معمول جريان هوا، مسائل ايمني نماي كلي و سازه نيز در تعيين نوع آن مؤثرند.

پنجره ها در معماری

پنجره ها در آغاز به هيچ وجه وسيله ديد نبودند. نور مي توانست از پنجره به درون بتابد اما نه امكان نگاه به خارج وجود داشت و نه به عكس.

پنجره در آغاز از صفحات بسيار نازك سنگ ساخته مي شد مثلاً سنگ مرمر سفيد و بعدها از شيشه مات. ايجاد نوعي جدايي بين درون و بيرون از نظر گرما و سرما كه در عين حال  امكان آزادي ديد را نيز بدهد، به دليل تكنيك و مصالح لازم ممكن نبود.

البته اين نوع آزادي ديد امروزه نيز در همه جا مطلوب نيست.

در معماري ممالك عربي شبكه هاي ريز چوبي كه در مقابل پنجره قرار مي گيرد يكي از عناصري است كه بسيار مورد استفاده قرار مي گيرد.

با استفاده از اين شبكه ها مي شود خيابان را ديد بدون اينكه بيننده ديده شود.

فرهنگ اسلامي با خود اين شبكه ها را به اسپانيا آورد و از آنجا به آمريكاي جنوبي برده شد. اسلام چنين نوعي از حجاب را به شرق هم برد و در هندوستان نمونه هاي سنگي آن ديده مي شود.

لوكور بوزيه هم تحت تاثير سفرش به تركيه از اين عنصر استفاده كرده است.

شيشه هاي آيينه اي را مي توان آخرين پديده اين ايده دانست. نگاه كردن از داخل به خارج عملي است اما از بيرون در شيشه تصوير محيط را مي بينيم و نمي توانيم به داخل نگاه كنيم.

به دلايل مختلف امروزه نيز ممكن است اين تمايل وجود داشته باشد كه روزنه ها به گونه اي طراحي شوند كه نور از آنها وارد شود اما امكان ديد به ما از بيرون  وجود  نداشته  باشد.

در ساختمانـي  كـه گـــــوردن بونــشافــت (Gordon Bunshaft) براي مركز نگهداري كتب و دست نوشته هاي ارزشمند وابسته به كتابخانه دانشگاه ييل ساخته است، ديوارهاي خارجي از صفحات بزرگ و بسيار نازك مرمر سفيد پوشيده شده اند و درست به مقداري نور از آنها مي گذرد كه داخل سالن روشن باشد اما نور به شدتي نیست كه بتواند باعث خسارت به اين گونه كتابها بشود.

نمونه ديگري كه شباهت به مثال بالا دارد -اگر چه بادلايل متفاوت- كليسايي است كه فرانتس فوگ (Frans Fueg) ساخته است.

در اينجا نيز ارتباط بصري بين بيرون و درون وجود ندارد.‌ نور محو و درهمي كه از ورقه هاي نازك سنگ مي گذرد و درون را روشن مي سازد حال و هوايي عرفاني به محيط مي بخشد.

بين جسم شفاف و جسمي كه فقط نور از خود عبور مي دهد درجات گوناگـوني از شفافيت وجود دارد.

نور در معماری کلیساری جامع برازیلیا

در كليساي جامع برازيليا كه ساخته اسكار نيماير است بخشهايي كه نور از خود عبور مي دهند از شيشه هاي دو لايه تشكيل شده اند و درست به اندازه اي نور از خود عبور مي دهند كه در داخل كليسا محيطي با نور و گرماي دلپذير به وجود آيد.

كف كليسا حدود 4 متر زير زمين قرار دارد و به اين دليل ديدن اطراف كليسا امكان پذير نيست.

اما از طريق شيشه پنجره ها كه سطحي ناصاف و غير صيقلي دارند مي توان شكل تقريبي آسمان خراشهايي را كه با فاصله نسبتاً زياد از كليسا قرار دارند تشخيص داد و به اين ترتيب در اينجا نوعي ارتباط بينايي با بيرون وجود دارد.

 

مطالب مرتبط : رنگ در معماری

آنچه در این مقاله می خوانید